ترانه آزاد

ترانه آزاد

مجموعه اشعار و ترانه های

اطلاعیه

با سلام

از این به بعد فعالیتهای من را در دامنه زیر دنبال بفرمایید

www.tarane-azad.blogfa.com

+نوشته شده در شنبه 7 مرداد 1391برچسب:,

ساعت14:54توسط میترا باقری | |

چتر من

ای تمامِ بودنِ من
رنگِ رخسار تو تصویرِ غروبی نگران بود
جلوه ی روی مه تو
همه تصویر نگاه دیگران بود
بود در چشم تو رازِ دلبریها
بود در چشم تر من رازِ غمها
مستِ باران بهاری زیرِ چترم آمدی
چترِمن واشد به رویت
یارِمن خوش آمدی
آمدی ارام چون باران از رویت پرید
دیدم آن یارِبهاری از کنارم پرکشید
کوشرابم
یارِمن آن شرابم سرکشید
غم در دل لانه کرد
لانه را ویرانه کرد
حال هر روز چتر خود را روی سر وا می کنم
در خیالم یارِخود را مست پیدا میکنم

{ ثبت شده به شماره 187004 در سایت شعرنو}

+نوشته شده در جمعه 6 مرداد 1391برچسب:,

ساعت16:18توسط میترا باقری | |

مشروب بهشتی

تو پرسه زدن عطر گلهایی
          میونِ شاخ و برگ باغِ هوی
                   همون باغی که حوا شد هوایی
                                   بهشت پس داد آدم رو به دنیا

تو یه وسوسه ی شیرینِ آغوش
         تا وقتی که بهشت مالِ من وتوست
                   تا وقتی گندمی نخورده باشیم
                                  تا وقتی آسمون مال ِ من و توست

عسل میمونه حرفای قشنگت
         گوارایی تو مشروبِ بهشتی
                  تورو می نوشم و سرمست میشم
                                   بیا در جامِ مرغوبِ بهشتی

بیا,اگه که تو یکه سواری
        منم حوای دیروزیِ عاشق
                  بیا آدم،منم حوا که بی تو
                                  شدم پژمرده ای مثلِ شقایق

{ ثبت شده به شماره سریال 187625 در سایت شعرنو}

+نوشته شده در جمعه 6 مرداد 1391برچسب:,

ساعت15:54توسط میترا باقری | |

تحریم

تمام ای شما
ای همه نوادگان حضرت آدم
من و این سرزمین
اگر هابیل یا قابیل،برادر
چرا به بی گناهی
قصاص بی گناهان
چرا ما را از این بودن ربودید
چرا بر سفره ها نانی حرام و
چرا خورجین عشق را بی پروا دراندید
تبارمن تبار خاک
تبار عاشقان رفته بر افلاک
آهای ای کودکان آدم و حوا
منم ایرانی و خدا پناهم
اگر تحریم من کردید،کردید
خدا هست اینجا نا خدایم

+نوشته شده در جمعه 30 تير 1391برچسب:,

ساعت22:7توسط میترا باقری | |

بوسه آنی

با آتیشِ تنم اینبار
نمی تونی که بد باشی
عزیزم عشق بازی رو
خودت باید بلد باشی

مثه فرهاد با تیشه
بساز نقشِ منو عریون
به طاق بیستون بگذار
دو تا چشمِ منو گریون

خودت باید بدونی که
دارم میمیرم از غربت
تنم محتاج یک تکیه
از عشق تنها فقط صحبت

میون حرف تکراری
فقط یک لحظه ی آنی
اگه عشق بازیِ باشه
منو یک بوسه ی آنی

+نوشته شده در پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:,

ساعت12:8توسط میترا باقری | |

اگر می شد...

اگر یعقوب،یوسفش پیدا نمی کرد
یهودا در گناهش ناله کرد
اگر بیت الحَزَن ویرانه می شد
چه کس گیسوی غم را شانه می کرد

خدایا طاقتی جانانه داری
یهودا در کمین راه باشد
تو اما در میانِ آسمان ها
عزیزت در دلِ این چاه باشد

اگر یوسف به چاه لب تشنه می مرد
به قهر از چاه ها خوناب می داد
اگر آزاده ی ما برده می ماند
خدا آزادگان شلاق می داد

اگر می شد تو یوسف می شدی باز
یهودا در کمینِ تو نمی ماند
عزیزِ من،تو منفورِ معابد
دگر کاهن در این معبد نمی ماند

دگر کاهن در این معبد نمی ماند...

+نوشته شده در چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:,

ساعت23:11توسط میترا باقری | |

با بزرگان ترانه سرا

با سلام خدمت تمامی عزیزان

از این پس قصد دارم هر هفته یک ترانه که بسیار در میان مردم جا باز کرده رو برای کمک به تمام عزیزان ترانه سرا در وبلاگ بذارم.ترانه ای که مطمئناً بسیار برای ما خاطره انگیزه.قصد نقد این ترانه ها رو نداریم.چون این ترانه ها قابل نقد نیستن.فقط قصد شاگردی هست

ترانه : صدای بارون

ترانه سرا :اردلان سرفراز

متن ترانه :

بوی موهات زیر بارون ، بوی گندم زار نمناک
بوی شوره زار خیس ، بوی خیس تن خاک

جاده های مهربونی ، رگای آبی دستات
غم بارون غروب ، ته چشمات تو صدات

قلب تو شهر گل یاس ، دست تو بازار خوبی
اشک تو بارون روی ، مرمر دیوار خوبی

ای گل آلوده گل من ، ای تن آلوده ی دل پاک
دل تو قبله ی این دل ، تن تو ارزونی خاک

یاد بارون و تن تو ، یاد بارون و تن خاک
بوی گل تو شوره زار ، بوی خیس تن خاک

همیشه صدای بارون ، صدای پای تو بوده
همدم تنهایی هام ، قصه های تو بوده

وقتی که بارون می باره ، تو رو یاد من میاره
یاد گلبرگای خیست ، روی خاک شوره زاره

www.4shared.com/file/61516943/8b90c8a8/Boht.html

+نوشته شده در سه شنبه 27 تير 1391برچسب:اردلان سرفراز,صدای بارون,گندم,شوره زار ,بوی موهات,

ساعت15:33توسط میترا باقری | |

همه آزاد

خدا آزاد

زمین آزاد

زمان آزاد

تو هم آزاد

ولی یارب کجا این نرگسان آزاد؟

سرم در بند

تنم در بند

نفس در سینه ام در بند

لبم زخمی

ولی آزاد

لب خشکیده ام آزاد!

شرافت دارد آزادی

نگو از شعر زندانی

من آن آزاده ی دیروز

نه این عصیانگر امروز

تنم آزاد

لباسِ رو تنم آزاد

به روی میز می بینم

خوراکِ امشبم آزاد

شرابِ بعد از این گریه

همان گریه که شد آزاد

بخور این را

بخور ان را

همه آزاد

همه آزاد...

+نوشته شده در سه شنبه 27 تير 1391برچسب:,

ساعت15:16توسط میترا باقری | |

تقویم امسال من

به جای قاب عکس تو
روی دیوار تقویمه
به جای چشمِ تو چشمام
داره تکرارو میبینه

همش روزای مثل هم
همش روزای من پاییز
توی سالی که دلمرده س
همه فصلهای من پاییز

با اون پاییز که می رفتی
بهار دنبال تو جون داد
نه بود عیدی،نه بود دیدار
تموم سبزه ها خون داد

ببین که جای عکس تو
یه مشت از کاغذ خالیست
ببین تقویم من امسال
پر ازفصلهای تکراریست

+نوشته شده در سه شنبه 27 تير 1391برچسب:,

ساعت14:54توسط میترا باقری | |

کویر درندگی

میان آسمان ماهیست تن زخمی
نه به سوز اشکش
که به خونیست که تا نای فلک پیچیدست
در شروعِ گدازآور این مغرب برزخ گونه
زوزه ی گرگ و شغال
چون کبوتر می پرد با کفتار
خوب و بد پیچیدست
در میان روبهان خوبرو
ما که زشتیم به دید
در کویری که خود درنده ست
آه دربنیاد جغد
آب در دست کسی که شر بود
چشم در دست کسی که خیر است
شر گمانم زنده ست
این شعاع درد انگار
برمحیط طاق این دور زمان پیچیدست

+نوشته شده در سه شنبه 27 تير 1391برچسب:,

ساعت14:44توسط میترا باقری | |

About

سلام به وبلاگ من خوش آمدید اینجا ترانه خونه ی منه و شما به این خونه دعوتید. . . . هرگونه استفاده از ترانه هارو ممنوع اعلام می کنم.

Home
E-mail
NazTarin.Com

Authors

میترا باقری

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ترانه آزاد و آدرس tarane-azad.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.